Saturday, June 30, 2007

ترانه

این ترانه تقدیم به تمام عاشقانی که روی خونشون ابر سیاه استبداد سایه انداخته است


ستاره بارون دلم/وقتی که مهمون منی

عمر منی یار منی/ عشق منی جون منی
...........................................
با همه غمهای دلم وقتی مدارا میکنی

شادی جای غمها میاد،ببین چه غوغا میکنی
..............................................
صحبت رفتنو نکن وقتی که مهمون منی

عمر منی یار منی /عشق منی جون منی
...............................................
وقتی که مهمون منی ستاره بارونه دلم

وقتی که پیشم نیاشی خونه دلم خونه دلم
..............................................
نیگاه نکن که این روزا خونه ی ویرونی دارم

برای تو میسازمش تا به تنم جونی دارم
................................................

کی میشه ابرا وا بشه خورشید خانم پیدا بشه

همدم این دلم بشه با دلم هم صدا بشه

وقتی که مهمون منی ستاره بارون دلم

وقتی که پیشم نیاشی خونه دلم خونه دلم
.............................................
روسر این خونه حالا ابر سیاهی میبینی

فردا که شد سپیده زد خورشید و ماهی میبینی

دوتائیشون از اون بالا به ما ها لبخند میزنند

به شاخه های زندگی دوباره پیوند میزنند
................................................
وقتی که مهمون منی ستاره بارونه دلم

وقتی که لیلاش تو باشی هزار تا مجنونه دلم

ستاره بارونه دلم وقتی که مهمون منی

عمر منی /یار منی/ عشق منی / جون منی


....................................................

پ-ن این ترانه را با هر آهنگی میتوانید بخونید آرام، شاد، ضربی، به سبک ابی مثل داریوش مثل شهرام شیپره حتی شجریان!

Saturday, June 23, 2007

دزد

خبر علی را که شنیدم تلفن کردم به یکی از دوستان که اورا در جریان بگذارم .گفتم خبر داری که خانه علی را دزد زده گفت نه خبر نداشتم حالا چی برده گفتم: خود علی را

گفت عجب دزد نامردی و زبلی گرانترین چیز را برده

در مجلس یادبود علی یک آخوند بدون عمامه صحبت میکرد .میگفت علی جائی نرفته اصلا علی نبود که برود و خلاصه اینکه علی امانت خدا در روی زمین بوده که حالا این امانت به صاحب اصلی برگشته و و و و ووو

داشت ما را گول میزد که فراموش کنیم آشتائی دوستی فامیلی پدری شوهری وجود داشته که حالا با فوتش ناراحتیم اا« آن یکی دزدیده این یکی میخواهد اآثارش را پاک کند رفیق دزد و شریک قافله که میگن همینه عجب روئی!د.....س

میگفت چون ادم خوبی بوده برده شده عجب مرد رند یک مشت آدم جنایت کار را انداخته به جان مردم و آدم های خوب را سوا میکند و میبرد این هم شد خدا همچین بزنم توی دهننننننننننننن ششششششششششششششششش سو سسسسسسسسسسسسسسسسوسک شدم رفت

Sunday, June 17, 2007

علی پیشه رفت

ناگه خبر رسید علی خان پبشه رفت ////تنها علی نرفت همه ی برگ و ریشه رفت



رفته بود فوتسال بازی کنه با جوانتر ها عاشق فوتبال بود همیشه دلش میخواست فوتبالیست بمونه با پسرش و دوستهای اون داشت بازی میکرد همین سه شنبه دوتا گل زد دراز کشید روی زمین و دیگه بیدار نشد به همین راحتی بیدار نشد که روزپدر هدیه هایش را بگیرد
عجب مرد با صفائی بود یادش گرامی باد

Monday, June 11, 2007

رجعت

برمیگردم

برمیگردم دوباره

تا میمون
.........تا یاخته

و شاید تا آدم
...............تا گِل

دوباره میسازمم

به دلخواه

به دلخواه خودم

به دلخواه تو

و قسمت میکنم دوپاره

دو نیمه ز فرق

عشق شعر...شعر عشق

شاعر میشوم با عشق

عاشق میشوم شاعر

میسرایمت با عشق

میپرستمت با شعر

..........................................

تا خودت

دوست دارم

کلامت را

نه تنت
که آلوده دیگریست

و تن من هم

بریز بر جام جانم شراب شعرت را

هوسناکم کن

مستِ مست

شهوانی

تا لب بگذارم بر لب شعرت

بمکم آبدار

بمکم
یک نفس
تا ابد

بیشتر
تا نفس هست

بپیچان بر اندام احساسم شعرت را

عشقه وار

بسُر
بالا

بالاتر

بنوش

بنوش از شهد خیالم
بنوش تشنه
بمک

پرکن پستان شعرت را

از شیره جانم

بنوشان به طفل باورم

بارورش کن

تا هماغوشی بکشانم

تا بیهوشی
مستِ مست

تکرار کن

دوباره

تکرار...............تکرار

تا ابد
............بیشتر

تا نفس هست
......................بیشتر

تا شعر
نه تا........ا خودت

تا خودتو



.............






هر کار کردم کوچک نشد این فونت راهنمائی؟



Thursday, June 07, 2007

انجزا عنجره

داشتیم انجزه انجزه میخوندیم و انقلاب میکردیم یک موقع به خودمون آمدین دیدیم داریم انقذا انقذا /انقذا رفتا/انقذه انقذا / انقذا موندا میخونیم