Saturday, October 27, 2007

خواهش فردا

آنزمان که بوسه های گرم من
می نوازد صورت زیبای تو

همچو پیچک بر تنم پیچیده است
پر هوس آن قامت بالای تو

گشته انگشتان من زندانی
پیچ و تاب گیسوی یلدای تو

چشمهایم میل مستی کرده است
در خمار مردم شهلای تو

وین دل دیوانه ی عاشق وشم
میطپد همچون دل شیدای تو

آهوی دستان پیرم می دود
تشنه بر پستی بلندی های تو

مرغ جانم میل رفتن میکند
زین جهنم تا دل طوبای تو

جمله اعضاء و حواس و هوش من
سخت مشغولند در سودای تو

گوش من یکدم نمی گیرد قرار
نشنود تا خواهش فردای تو


Tuesday, October 23, 2007

توطئه توهم یا توهم توطئه

خبر حمله اسرائیل به سوریه و بمباران زرادخانه اتمی در حال ساخت آن به گفته خبرگزاری های جهان و بی توجه ای و بی تفاوتی سازمان ملل بی خاصیت و مثلا ابرقدرتها به این تجاوز این توهم را در آدم ایجاد میکند که این حرکت هشداری به سردمداران حکومت ایران است که اگر رویتان را کم نکنید اسرانیل را میاندازیم به جانتان

اگر خوب توجه کرده باشید بر خلاف تصور خیلی ها در این جنگ سردی که بین حکومت ملا ها باا جهان غرب راه افتاده .، کسی آنها را تهدید نکرده که اگر دست از سر این ملت بدبخت بر ندارید روزگارتان را سیاه میکنم .همه صحبت ها برای خطری است که اسرائیل را، شاید بمبهای اتمی ایران تهدید میکند.
از اول هم معلوم بود که اینها برای چه شاخ و شانه میکشند . باور کنید که دلشان برای ملت ایران نسوخته ، آخوندها اوضاع داخلی را خودشان با این بگیر و ببند ها خرابتر کرده اند و اگر اینها هم شاخ و شانه برای غرب میکشند برای این است که ، انها را تحریک کنند تا همیشه ایران در خطر حمله خارجی بماند و اینها دوامشان را به بودن دشمن خارجی میدانند به جنگ و خونریزی زنده اند مگر یادتان رفته بعد از پیروزی ارتش ایران بر عراق و بیرون راندنش از خرمشهر کشور سعودی قبول کرد تمام خسارتهای ایران را بدهد تا جنگ فیصله پیدا کند ولی اینها قبول نکردند و میدانستند که اگر جنگ برود اینها هم باید یدنبالش بروند حالا هم همان بازیست

لطفا رگهای گردنتان بیرون نزند این حرفها وطن نپرستی نیست . و این را به خاطر داشته باشید که: از جنگ میان گربه و موش بر باد رود دکان بقال . دو روز دیگر اگر این تهدید ها هم تمام شود و بهانه دیگری برای فرار از جهنمی که خودشان درست کرده اند نداشته باشند، یک خاتمی دیگری از آستینشان برای گول زدن ملت در خواهند آورد حالا باشد تا ببینیم

به قول ایرج میرزا:در باره آن دسته سینه زنی که شرط درزنده شدن یا نشدن امام حسین بسته بود من هم با شما همان شرط را می بندم . باشد به صرفه برنده

Saturday, October 13, 2007

مهاجرین


این مطلب را در کامنتدونی زیتون نوشتم شما هم بخونید



تاریخچه مهاجرت ایرانیان

در این بیست و هفت سالی که از ایران مهاجرت کرده ام به علت علاقه به ایران و ایرانی ها همیشه سعی کرده ام که در مجالس و گردهمآئی های هم میهنانم شرکت کنم و در کارهای عام المنفعه شرکت داشته باشم در سالهای اول ورود به کانادا به خاطر تازه وارد بودن و مشکلاتی که مهاجرت دارد با کمک چند نفر از هم میهنان کانون ایرانیان را تاسیس کردیم که برای کمک به همدیگر و رفع مشکلات مهاجرتی بسیار سودمند بود و اکنون چندین کانون و موسسه و بنیاد در همین ونکوور وجود دارد که ادامه همان راه و روش است
در این سالها بخاطر تماس زیاد با مردم با چکونگی مهاجرت اغلب آنها آشنا شدم که دوست دارم این دانسته ها را با شما شریک شوم و اگر جائی آشتباهی کردم شما حتما آنرا اصلاخ کنید

قبل از انقلاب مهاجرت ایرانی ها جدی نبود و شاید نشود نامش را مهاجرت گذاشت بودند دانشجوبانی که آن سالها از ایران برای تحصیل آمده بودند و گرفتار عشق و ازدواج در خارج شده و ماندگار شدند و یا مامورین دولتی که بعد از ماموریتشان در خارج ماندند و به ایران برنگشتند که تعدادشان در اینجا از انگشتان دست تجاوز نمیکند و بیشتر در اروپا و بعد امریکا بودند البته دانشجوبانی هم که مخالف رژیم شاه بودند و تعداد زیادی را هم تبعیدی ها تشکیل میدادند که بیشتر در اروپای شرقی بودند و امریکای جهانخوار!

اما مهاجرت واقعی ایرانیان چند سالی قبل از انقلاب شروع شد درست بعد از امدن کارتر به ایران و رفتن هویدا > کسانی که شم قوی داشتند و یا اخباری بهشان رسیده بود کم کم شروع به مهاجرت کردند در سال اول انقلاب خبلی از کسانی که میدانستند اگر انقلاب پیروز شود گریبان گیر خواهند شد بسرعت ثروت های باد آورده شان را جمع و جور کردند و از ایران گریختند بعد از رفتن شاه از ایران موج مهاجرت ارتشیان و وزرا و وکلائی که میدانستد ماندنشان جز مرگ برایشان ثمری ندارد فرار را برقرار ترجیع دادند و عده ای که نمیخواستند یا نمیتوانستند بروند ماندن و تن به قضا و قدر دادند ،که عده ای کشته شدند ، وعده ای در زندان ماندند و بعضی بیکار شدند و عده ای هم جذب حکومت

در سال اول انقلاب و بعد ار پیروزی آن عده ای از ایرانیان تبعیدی و مهاجر به امید اینکه وطن وطن شده است به ایران برگشنتد ولی سالی بعد بیشترشان پشیمان و به مهاجرین جدید ملحق شدند ناگفته نماند عده ای هم در دستگاه های حکومتی به خدمت مشغول شدند که بعضی ها به وزارت و وکالت وصدارت هم رسیدند بعضی به اعدام شدگان پیوستند بعضی در زندان و بعضی ناچار و پشیمان از آمدن ماندند و سوختند و ساختند
اما موج اصلی مهاجران ایرانی بعد از روی کار امدن آخوندها و شروع جنگ با عراق به حرکت در آمد که آنها را به چند گروه تقسیم خواهم کرد

مهاجران سیاسی ( کمونیستها ، مجاهدین،سلطنت طلب ها )

مهاجرین جنگ


مهاجرین مرفع


مهاجرین صغرا خانم اینها!

بعد از کودتای آخوندها و گرفتن حکومت بدست خودشان مخالفین مبارز کمونیستها ، مجاهدین، و ملیون و طرفداران سلطنت که عرصه را به آخوندها باختند و جانشان در خطر بود دست به مهاجرت زدند
دسته بعدی کسانی بودند که به خاطر فرار از جنگ و یا فراری دادن پسرانشان از رفتن به جبهه دست به مهاجرت دسته جمعی و یا نصفه نیمه زدند زن و بچه ها را فرستادند خارج و خودشان ماندند تا مخارج آنان را تامین کنند که با خاتمه جنگ اکثریت ترجیح دادند در خارج بمانند و زندگی کنند

گروه بعدی خانواده هائی بودند که میتوانستند با ثروتی که دارند بدون دغدغه خاطر در خارج زندگی کنند و در جهنم جمهودی اسلامی نمانندکه در این روزها تعدادی از روحانیون هم به جمع آنان پیوسته اند

تا اینجا هر کدام از این مهاجرین علت و هدفی ار مهاجرتشان داشتند و به همین خاطر مشکلات و مصائب مهاجرت را هم قبول کردند و ساختند و جا افتادند و روزگار را با خوشی میگذرانند

اما.....

مهاجرین صغرا خانم اینها : که گروه ناراضی را در جمع ایرانیان تشکیل میدهند چرا که هدف مشخصی برای امدن به خارج از ایران و مهاجرت نداشتند و چون صغرا خانم اینها رفته بودند و اصغرآقا اینها هم ، پس ما هم باید برویم در این گروه پولدار و بی پول هم فراوان پیدا میشود و تحصیل کرده و بی سواد هم که نه در خارج دلشان خوش است و نه روئی در وطن دارند برگردند چه بگویند ؟

حالا خودتان را در یکی از این گروه ها پیدا کنید تا خیالتان اسوده و جوابتان داده شود

پ-ن.راستی یادم رفت از مهاجرین مفت خور و انگل یاد کنم:اینها فقط برای این مهاجرت کرده اند که ار چیزهای مفتی که در دنیای غر ب در اختیار مردم فقیر قرار میدهند استفاده یا در واقع سو استفاده کنند اینها از کمکهای دولتی که برای بیکاران و بیماران است استفاده میکنند و دزدکی کار هم میکنند و مثلا طلب پدرشان را از پول نفت میگیرند برای همین به سازمانی که این کمک ها را میکند شرکت نفت میگویند نا گفته نماند در بعضی کشورها به پناهندگان اجازه کار نمیدهند و آنها فقط باید با همین پول بخور و نمیر زندگی کنند حساب اینها از وردارو ورمالها جداست

بعضی از اینها خود را پناهنده سیاسی هم معرفی میکنند و جای پناهندگان سیاسی واقعی را اشغال کرده و یواشکی سرس هم گاهگاهی به ایران میز نند و باعث بد نامی پناهندگان واقعی میشوند اینجا که خیلی زیاد هسنتد بنا بر آمار اداره مهاجرت چند سال پیش لیست شش هزار نفرشان رااز سفارت ایران گرفته بودند .

Wednesday, October 10, 2007

فیلتر شکن جدید

مطالب جالب را از سایتهائی که فیلتر شده نقل کنید تا دیگران بخوانند البته تا سایت خودتان فیلر نشده باز هم غنیمت است

در مضرات سيگار

خبري که هرسال در ماه رمضان تکرار ميشود: «جواني که سيگار ميکشيد، شلاق خورد!»
----------------



سيگار براي تو ضرر دارد

در ماه صيام بيشتر دارد

ماه رمضان «مبارک» است اما
نحسي محرم و صفر دارد

مذهب به تو بند ميکند حالا
گويند پک تو دردسر دارد

گويند که دين مصائب خود را
از بهمن و تير و کنت و زر دارد

شلاق زند به تحت و ماتحتت
مأمور که شکل جانور دارد

گويند که ضربه ميزني بر دين
اين ضربه‌ي تو عجب اثر دارد

دين نيز به لمبرت زند ضربه
چون خصلت انتقامگر دارد

«من روزه کشم نه روزه‌خور» گوئي
مأمور کميته گوش کر دارد

انگار که جشن پرده‌برداريست
چون پرده ز قنبل تو بردارد

صد ضربه به نام نامي رهبر
جا بر سر قنبل دمر دارد

رهبر که گداي روضه‌خواني بود
حالا سمت پيامبر دارد

اندازه‌ي پنج کارتن سيگار
در حوزه‌ي دين خودش خطر دارد!

آن شيخ ببين که از دم افطار
صد فسق و فجور تا سحر دارد

عمامه کلاه‌شرعي قُبح است
آخوند از آن جهت به سر دارد

دين آلت دست حقه‌بازان شد
البته خدا خودش خبر دارد

گيرم خود او هم اين وسط وحشت
زين جمع شرور و کله‌خر دارد

بنشسته بدون هيچ اقدامي
هرچند به هر طرف نظر دارد

علاف و بدون طرح و خاموش است
شايد به اميد حمله‌ي بوش است!


اين مطلب از سايت اصغرآقاداتکام متعلق به هادي خرسندي چاپ شده است

Saturday, October 06, 2007

ما هم مثل شما

چند وقتی است که ،،هر کسی از ایران بامن تماس میگیرد این سئوال را می کند که نمیدونی امریکا کی حمله میکنه؟ فکر میکنی چی میشه؟ اوضاع بدتر میشه ؟ قصدشون از اینکه سپاه پاسداران رو جزو تروریست ها گذاشتن چیه ؟ فکر میکنی کی جنگ شروع میشه ؟ و و و و و ......وخیال میکنند ما خارج نشسته ها همه چیز را میدانیم و از همه ی تصمیماتی که درباره ایران در سازمان ملل یا پشت درهای بسته پنتاگون و سیا و پنج به اضافه یک گرفته میشه خبر داریم هیچ نمیدونند ما از اونها بیخبر تریم برای اینکه خطری که در داخل احساس میشه ما احساس نمیکنیم .برای اینکه مثلا به لندن یا ونکوور که نمیخواهند حمله کنند، ما هم سرمان به کار و زندگی خودمان بند است ، شاید اگر از طایفه بی دردان بودیم وبه فکر این یک لقمه نان نبودیم و پای تلویزیون های صدتا یک غازلوس انجلسی مینشستیم و شایعه پراکنی میکردیم از زمان و چگونگی حمله اطلاع داشتیم . جالب اینست که در بعضی روزنامه ها و سایتهای ایرانی و رادیو تلویزیون ها از چگونگی حمله داد سخن میدهند و از مکان هائی که قراراست به انها حمله بشود نقشه و گراد میدهند، اگر ادم ساده لوحی بودم ،باور میکردم که اینها یک جائیشان به سیا و موساد و اینتلجنت سرویس وک گ ب وغیره بنده یادتان باشد گهگاهی تاریخ تکرار میشود و بیشتر مواقع که سردمداران دین حکومت میکردند وقتی در مقابل زور قرار میگرفتند همچی وا میدادند که همش جا میگرفت !ماجرای ترکمن چای و به قول احمدی نژاد گلستان چای را فراموش نکنید، که با فتوای علما شروع شد ،و با تسلیمشان و از د ست دادن اب و خاک وغنائم بسیاری پایان گرفت این شاخ و شانه کشیدن های ابکی حکومت ایران و مثلا غرب را باور نکنید ، پای منافع هر کدامشان که به میان بیاید گور پدر ملت، معامله انجام میگیرد . هنوز که شرکتهای دیگ چینی در ایران مشغول حفاری در حوزه پارس جنوبی هستند . پس به این پارس کردن ها اهمیتی ندهید. تا موج مهاجران حکومتی راه نیافتاده خبر ی نخواهد شد و اگر شروع کردند به امدن خبرتان میکنم ،که خبری هست حتما