Monday, November 26, 2007

مشکل بر اندازی

اکبر گنجی راهی اینجاست تا در دو دانشگاه اینجا سخنرانی کند . درمورد زبان سخنرانی چیزی ننوشتند، حتما به فارسی و برای ما ایرانی ها ست.
از وقتی که این اصلاح طلب ها(من از طلبکارها خوشم نمیاید چه اصلاح چه سلطنت چه بقال سرکوچه) امدند و در مقابل فاشیسمی که خودشان هم از به وجودآورندگانش بودند قد علم کردند . من نفهمیدم که حرفشان در مورد این حکومت به اصطلاح اسلامی چیست ؟ هیچ یک از اینها تا به حال تکلیف خودش را با این حکومت برای مردم شفاف نکرده و همیشه در مورد تغییر اوضاع داد سخن میدهند .این سئوال را میخواهم از اکبر گنجی بپرسم :که آقا اگر ولایت فقیه نباشد و دین با حکومت جدا باشد و کسی برای مردم تعیین تکلیف نکند به جز خودشان. پس یعنی تغییر حکومت، پس یعنی براندازی این حکومت و امدن حکومتی که آزادانه دوباره توسط مردم برقرار شود ،پس موافقت با براندازی نه؟ پس چرا شما ها تا حرف از براندازی میشود خودتان را کنار میکشد .
در کشو رهای پبشرفته که فعلا شما در آن به سیر و سفر مشغولید هم ، این براندازی هست . یک حزب آزادانه حزب دیگری را کنار میزند و امور را در دست خود میگیرد. کنار میزند ، برمیاندازد و خودش حاکم میشود ،و تمام زمامدارهای آن حزب کنار میروند و جایشان را به حزب غالب میدهند ولی مردم و کارمندان میمانند و کارشان را میکنند
درست مثل رژیم که رژیم سلطنتی پهلوی برافتاد و رژیم سلطنتی خمینی دارد فعلا حکومت میکند حالا تا این رژیم ورنپرد شما ها ول معطلید پس شما هم به جمع براندازان خوش آمدید قبول کنید که شما هم در فکر براندازی این حکومت هستیدنه؟

Saturday, November 17, 2007

تفاهم

نتوان بود در این غربت شاد
نتوان کرد دل از غم آزاد

باز با دست ابر قدرت ها
دمکراسی و جهان آباد

کشور ما زجهان سوم
پست ترگشت و به چهارم افتاد

خاک ایران همه ویران گردید
رستم افتاد به چاه شغاد

باز شیرین به وصالش نرسید
در بدر گشت دوباره فرهاد

بسته شد مدرسه و میکده ها
گشت غمخانه بجایش ایجاد

شد پدیدار تورم همه جا
کرد یکباره گرانی بیداد

نتوان دید همه دربندند
در سیه چاله ی مشتی شیاد

وقت آن است که همت بکنیم
نرود خون شهیدان بر باد

اختلافات کناری بنهیم
برسانیم به ایران امداد

ما ز یک خاک و به صد اندیشه
دگر اندیش ندارد ایراد

رمز آزادی ما همیاریست
غیر از آن تفرقه گیرد بنیاد

پندی آویزه ی این گوش کنیم
مرد و زن،پیر و جوان و استاد

تا که با هم به تفاهم نرسیم
نرسد هیچ کجائی فریاد


پ.ن-این شعر من بار ها اینجا تکرار خواهد شد تا به بار بنشیند