Friday, November 26, 2010

فردا

امروز که فردا میشود
تلنگری بزن به خاطراتت
من کجا بودم؟
آیا نسیم هنوز بوی جوانی میدهد

امروز که فردا میشود
سرخی گونه های خیابان هنوز از رنگ خون است؟
و یا گلبرگهای گلبوسهای آزادی رنگینش کرده؟

امروز که فردا میشود نمره ما را کم نده
ما درسهایمان را در زرادخانه میخواندیم
و دود باروت از سوراخ های سینه هامان بیرون میزد

امروز که فردا میشود
تلنگری بزن به خاطراتمان
شاید بیدارت کند در رویاهایمان

امروزت که فردای امروزمان شد
تو کجای بلندای این آرزو ها ایستاده ای؟