Thursday, December 11, 2008

شب یلدا

یلدا رسید باز و شب من دراز شد
مطرب بزن که نوبت آواز و ساز شد

فرقی نمیکند که چه دستگاه و گوشه ای
شور و نوای ما همه هیپ هاپ و جاز شد

امشب دوباره دست من است و سیاه یار
اوقات خوش رسیده و وقت نیاز شد

مهمان امشبیم لبی بوسه ای کجاست
یار آمده به غیرت و مهمان نواز شد

هشدار ای نگار که امشب شب تو است
هنگام ناز و چشمک و افشای راز شد

رقصی بکن میانه ی میدان که هر که دید
گوید که چشم روز ز رقص تو باز شد

رو سوی قبله ی تو نمایم به شب و روز
هر گه اذان ندا دهد که زمان نماز شد

از ناز و غمزه ی تو شده خانه چون بهشت
این شد مثل که مرغک همسایه غاز شد

غرق تن تو بودم و مدهوش بوسه ات
خورشید خواب ماند و شب من دراز شد



5 comments:

عمو اروند said...

همیشه شب‌هایت بدینسان دراز باد! ولی گویا خیلی زود با پیشباز شب یلدا رفته؟

Anonymous said...

مانی خان گل
یلدایت مبارک
در بلاگ نیوز لینک داده شد

Anonymous said...

:)

Anonymous said...

درود بر مانی خان

و سروده تان را خواندم

یلدایت خوش و گرم باد

دست نوشته said...

یلدا، شب تولد خورشید ، شب تولد میترای شکست ناپذیر ، شب تولد الهه مهر ، شب تولد عیسی مسیح و ... شب تولد من! مبارک


" مطالبی جالب در مورد شب یلدا " : http://dastneveshteh.wordpress.com/2008/12/19/%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7-2/