Monday, October 24, 2011

تفاهم


نتوان بود در این غربت شاد
نتوان کرد دل از غم آزاد

باز با دست ابر قدرت ها
دمکراسی و جهان آباد

کشور ما زجهان سوم
پست ترگشت و به چهارم افتاد

خاک ایران همه ویران گردید
رستم افتاد به چاه شغاد

باز شیرین به وصالش نرسید
در بدر گشت دوباره فرهاد

بسته شد مدرسه و میکده ها
گشت غمخانه بجایش ایجاد

شد پدیدار تورم همه جا
کرد یکباره گرانی بیداد

نتوان دید همه دربندند
در سیه چاله ی مشتی شیاد

وقت آن است که همت بکنیم
نرود خون شهیدان بر باد

اختلافات کناری بنهیم
برسانیم به ایران امداد

ما ز یک خاک و به صد اندیشه
دگر اندیش ندارد ایراد

رمز آزادی ما همیاریست
غیر از آن تفرقه گیرد بنیاد

پندی آویزه ی این گوش کنیم
مرد و زن،پیر و جوان و استاد

تا که با هم به تفاهم نرسیم
نرسد هیچ کجائی فریاد

No comments: