Tuesday, December 11, 2007

برای شما که اصغر آقایتان فیلتر است

اصغرآقا، نوشته هاي هادي خرسندي

سه شنبه 20 آذر 1386

مقام شتر در سرزمین مادری

بيضه‌ی مستضعفان، مستکبرا، در دست توست
تيغ تيز از بهر قطع هر دو تا دارد شتر
بيضه را چون مي‌بُري، اي ميوه‌چين انقلاب
باغت آبادي بگو! چشم دعا دارد شتر ....

« ماده 300 – قانون مجازات اسلاي – ديات:
خون‌بهاي يک زن مسلمان خواه اين قتل عمدا صورت گرفته باشد، خواه غير عمد، 50 شتر است.

ماده 435- خون‌بهاي قطع بيضه چپ يک مرد مسلمان 66 شتر است و خون‌بهاي قطع بيضه راست او 34 شتر و خون‌بهاي قطع هر دو بيضه چپ و راست يک مرد مسلمان 100 شتر است. »

کتاب تازه‌ی آقای شجاع‌الدین شفا در باره‌ی قانون بیضه و بمب اتمی، بار دیگر اهمیت شتر را در قوانین اسلامی در ذهنم زنده کرد.
این سروده‌ی تازه را با احترام، به آقای شفا تقدیم میکنم.

مقام شتر در سرزمین مادری

ارج و قربي را که در ايران ما دارد شتر
در زمين و آسمان ديگر کجا دارد شتر؟

گر شتر داري برو هر کار مي‌خواهي بکن
اي مسلمان، معجزي مشکل‌گشا دارد شتر!

محض خنده، بيضه‌هاي يک مسلمان را ببر!
صد شتر تاوان بده، کامت روا دارد شتر

بيضه‌ی مستضعفان، مستکبرا، در دست توست
تيغ تيز از بهر قطع هر دو تا دارد شتر

بيضه را چون مي‌بُري، اي ميوه‌چين انقلاب
باغت آبادي بگو! چشم دعا دارد شتر

جزو دستاوردهاي انقلاب است اين يکي!
شکر حق کرده، تشکر از خدا دارد شتر

گر شتر کافي نداري، پس قناعت پيشه کن
قطع کن يک بيضه را، نرخ جدا دارد شتر

بيضه‌ی چپ را به شصت و شش شتر بتوان بريد
تاجرش بيچاره شد، بهرش عزا دارد شتر!

کمتر از اين گر شتر داري، زني مسلم بکُش
چونکه پنجاهش جواب خون‌بها دارد شتر

نرخ يک زن، نصف نرخ بيضه‌هاي مرد شد!
سنجه‌اي در امر قانون و قضا دارد شتر

دشنه‌ها را تيز کن اي ناجي مستکبران
چون هوايت را به هنگام جزا دارد شتر

کاروان قتل و غارت را بگو سستي مکن
ساربان، يک عالمه بهر شما دارد: شتر

غير از اينها هم شتر را دست کم نتوان گرفت
بابت ارجي که در اُم‌القرا دارد شتر

اشترالاسلام قبراق است و مثل جمبوجت
رفت و برگشتي ز قم تا کربلا دارد شتر

گوشتش را دزدکي در رستوران‌ها مي‌پزند
دست، هم در آن قضا، هم اين غذا دارد شتر

باب منسوجات مرغوب است پشم حضرتش
بهتر از جير و بّرّک، شال و قبا دارد شتر

ديدم آقايي که از پشم شتر دارد عبا
اولش پنداشتم بر تن عبا دارد شتر!

خانمي با مانتوي پشم شتر مي‌داد قر
از عقب گفتم عجب عور و ادا دارد شتر!

از نمدمالي ببين کارش چه خوش بالا گرفت
در فلان مجمع گمانم آشنا دارد شتر

نقش بازي کرده در تعزيه‌ي ابن عقيل
عکس با فرمانده کل قوا دارد شتر!

موقع نشخوار، تفسير سياسي مي‌کند
تجربه در گفتن پرت‌ و پلا دارد شتر

از خود کلثوم‌ننه مدرک گرفته ظاهرا
زين جهت در قصه‌گويي دکترا دارد شتر

جاي تفسير خبر، با شيوه‌ی خاله‌زنک
شايعات تازه از هر ماجرا دارد شتر

مخبري را کرده با جاسوس‌بازي همتراز
ظاهرا يک ارتباطي با سيا دارد شتر

بسکه خواب پنبه‌دانه ديده در دوران شاه
در رژيم شيخ اينسان اشتها دارد شتر

شاه قدر اين شترها را نمي‌دانست و رفت
از جيمي کارتر، سپاسي بي‌ريا دارد شتر

بعد از اين وقتي سوارش مي‌شوي دولا نشو
سرفرازي بين که در قانون ما دارد شتر

گرچه طبع سرکش هادي چنين شعري سرود
اين قصيده را، از آقاي شفا دارد شتر

2 comments:

Farhad Heyrani said...

این هادی شما همین شعر ها را میگه که حکومت دلش لک زده برای سرش

Anonymous said...

سلام دوست خوبم نمیدونم منو یادت میاد یا نه من پارسال وبلاگم رو با موضوع حقوق بشر شروع کردم تو هم یه روز واسم کامنت گذاشتی قبلا با اسم میدیا پسری از کردستان کامنت میزاشتم الان مدتهاست که نمینویسم با شعر تنها آپ کردم ازت دعوت می کنم قدم روی چشمم بزاری و به دیدن وبلاگم بیای نظر هم یادت نره در ضمن وبلاگ خیلی قشنگه موفق باشی منتظرتم
http://www.medyamw.blogfa.com/