Sunday, February 18, 2007

باز هم از عیدوبهار

به بچه ها عیدی بدید تا عید یادشون نره این گفته مال من نیست ولی همیشه به آن عمل کردم



نوروز رسید وباز ماها

در غربت واز وطن بدوریم


کردیم فرار از وطن ما

چون دشمن جبر دین و زوریم


ما را همه صلح آرزو بود

ما ملت آرزو به گوریم


کردیم فشار را تحمل

الحق که چه ساکت و صبوریم


ما ناجی و قهرمان پرستیم

علاف همیشه ی ظهوریم


بینای خطای دیگرانیم

چون نوبت خود رسید کوریم


وا داده برای زور غیریم

از بهر خودی چه جمع و جوریم


با این همه عیدمان مبارک

دم سگ زردمان سه چارک


5 comments:

Unknown said...

درود بر شما
خيلي قشنگ بود
در ضمن ممنون از حضورت
من آپ كردم و منتظر نظراتت هستم

Anonymous said...

سلام مانی خان
عجب شعری بود این شعر شما مخصوصا مصرع آخرش و دیگه اینکه در مورد بهار بود اما همه چیز توش پیدا می شد
موفق باشید

Anonymous said...

salam ostad bebakhshid ke natoonestam zoodtar sar bezanam .binhayata az hozooretoon khoshbakht misham va az nazararetoon kamale estefade ro mibaram.sherhatoon dige jaye hich harfi baghi nemizaran.be ghole dayi abdolam abshar dar 1 sevom hastan hamegi.eydetoon ro ham pishapish tabrik migam va omidvaram in eyd ro dar khane jashn begirid.ta baad ya hagh.

Anonymous said...

با همین دغدغه به روزم:


زحمت نکش آقا

کار ما از خدا و دعا و تسلی گذشته است

من رخت خواب رهگذران بلوغ و

سر پناه سراسیمه ی حادثه بوده ام

وقتی مهتاب از آسمان قهر می کرد و بر زمین می افتاد

از ناچاری به حجم بی کسی من اضافه می شد

نمی دانستم که همین نور شامگاهی هم

می تواند حفره های مرگ ام را پر کند

یا حتی از روسپی های محله ی پایین

برای من آبرو بیاورد

و من را دلواپس زن های محله کند

که همیشه به بهای یک واژه ی ابری

فاحشه می شوند...

همین زمستان امسال

هنگام زایمان تو

شاهد بودی چگونه خون دلمه بسته ام خوراک گربه های خیابان می شد

باور کنید آقا

من همیشه باردار

صدا و سکه و دغدغه می مانم

شما به کار دیگری رسیدگی کنید...

*****************

ما ناجی و قهرمان پرستیم
علاف همیشه ی ظهوریم...

واقعا

Anonymous said...

کلام شما همیشه برایم گرم است
دلم می خواهد.....
کلام گرمتان را همیشه
و گوشی برای باور کردنم


این از لطف شماست
و بزرگترین هدیه برای من
تولدم در پیش است
این هدایای گرانبها را از من نگیرید